Sunday, June 22 2025

 

مرکز فرهنگی فرانسه در کابل در دبیرستان استقلال قرار دارد. سالن نمایش این مرکز محل برگزاری نمایشگاه های عکاسی، نقاشی و همچنین محل اجرای نمایش تئاتر است. این مرکز در تاریخ ۱۱ دسامبر ۲۰۱۴ مورد حمله انتحاری قرار گرفت و در اثر این بمبگذاری حدود ۲۰ نفر زخمی شدند و یک شهروند آلمانی نیز کشته شد.این حمله در هنگام نمایش تئاتر “تپش قلب؛ سکوت پس از انفجار” اتفاق افتاد. طبق گزارش رسانه ها عامل انفجار، نوجوانی انتحاری بود که در لباس یک دانش‌آموز خود را در میان تماشاچیان جا زده و کمربند انتحاریش را در تالار نمایش منفجر کرده بود.یک روز بعد از این حادثه مصاحبه ای با نعیم کریمی، مستند ساز افغان و مسئول هماهنگی تئاتر که در روز حادثه در محل نمایش ( در مرکز فرهنگی فرانسه ) حضور داشته انجام دادم. متن زیر مصاحبه من با اوست.

لطفا خودتان را معرفی کنید.

من سال ۸۸ از دانشکده سینما فارغ التحصیل شدم. سپس درگیر کارهای حقوق بشر شدم و بعد مجددا کارهای مستند سازی خود را شروع کردم فیلم مستندی هم ساخته ام به نام : ماه نهم با موضوع زنان و دختران فراری که در جاهای مختلف تصویر کرده بودیم. زنان و دخترانی که فرار میکنند و سپس درگیر مشکلات اقتصادی می شوند و به همین دلیل تن فروشی میکنند. و از سال ۲۰۱۲ در یک موسسه بین المللی به نام موسسه اجتماعی روانی ( (IPSO این موسسه در افغانستان در واقع کارهای خیریه میکند که بنیانگذار آن خانمی است به نام اینگه (Inge Missmahl) که آلمانی است. ما از طرف وزارت خارجه آلمان کمک مالی می شویم و من در بخش فرهنگی آن مشغول به فعالیت هستم که در شش ولایت افغانستان دفتر فرهنگی دارد و این دفترها فعالیت هایی بین مردم ایجاد می‌کنند در واقع از طریق گفتمانهای فرهنگی می خواهیم صلح و یک نوع فرهنگ هم‌پذیری بین مردم افغانستان ایجاد کنیم. شاید شما در جریان باشید از لحاظ تاریخی یک سری مشکلات قومیتی و ملیتی جدی میان مردم افغانستان وجود دارد. و این موسسه و کار ما سعی و تلاشی است برای یک نوع فرهنگ سازی و پذیرش همدیگر خصوصا به دلیل تفاوتهای مذهبی و اختلافاتی که میان اهل تشیع و تسنن وجود دارد. اینها بخشی از فعالیت های من است که من به عنوان رییس گروه این بخش در کابل مشغول هستم.

آیا شما در زمان انفجار در مرکز فرهنگی سفارت فرانسه در کابل حضور داشتید؟

بله

مسئولیت شما در هنگام اجرای نمایش چه بود؟آیا شما نقشی در تئاتر داشتید و یا به عنوان تماشاچی در مرکز نمایش حضور داشتید؟
من در واقع یک مجموعه عکس برای این نمایش جمع قبلا گرفته بودم که جز نمایش بود و به عبارتی این مسوولیت مربوط به بخش فرهنگی ما بود که توسط گروه تئاتر ازدر که حدودا از ۶ تا ۸ تا از بچه های جوان تشکیل شده که با هم فعالیتهای نمایشی میکنند اجرا می شد

با توجه به حضور شما در لحظه انفجار در سالن نمایش، ممکن است مشاهدات خود را از آن واقعا برای ما شرح دهید؟

کارگردان این نمایش خانم اینگه میس مل حدود شش ماه با این بچه ها تمرین کردند، خود ایشان هم روانشناس هستند و هم یک هنرمند خوب و تئاتری و حدود ده سال است که در این زمینه و مشاوره به مردم افغانستان مشغول به کارند و در بسیاری از ولایت های افغانستان مشاورینی تربیت کرده اند و خیلی خوب اوضاع اجتماعی و روحی مردم را می‌فهمند و درک می کنند. و از تجربیات خودشان تجربه کار نمایش در کشوری که جنگ رو پشت سر گذاشته در آلمان نیز داشته اند. کارگردان خانم اینگه همانطور که اشاره کردم بینانگذار موسسه IPSO است. ایشان ایده هایشان را روزهای اول بامن در میان میگذاشتند از جمله این که وقتی که یک انفجار اتفاق می افتد در آن حالت آدم هیچ کار و هیچ عکس العملی از دستش بر نمی آید. و به همین دلیل ایشان می خواستند که یک نمایشی را اجرا کنند و به مردم نشان بدهند که همین سکوت بعد از انفجار یا حادثه باعث عقده هایی در درون آدم ها می شود و گاهی این عقده ها بسیار نابود کننده و ویران کننده اند. بیش از شش ماه تمرین و تلاش کردیم و ۱۱ دسامبر که روز نمایش بود ساعت چهارو نیم بعد از ظهر برنامه شروع شد و پیش از اجرا کارگردان درباره نمایش برای مردم صحبت کرد و اصطلاح سکوت پس از انفجار را برای مردم توضیح داد. به همین دلیل این خودش برای مردم یک نوع تعلیق ایجاد کرد که ایا واقعا انفجاری در نمایش صورت میگیرد؟ و همه هم به نوعی هیجان و انتظار داشتند.

آیا شما نام شهروند آلمانی کشته شده را میدانید؟

نمی دانم. ایشان تنها کشته این ماجرا بودند و البته به همراه خود شخص انتحار کننده. مابقی زخمی شدند.

آیا قبل از ورود تماشاچیان به سالن، بازرسی بدنی بر روی آنها انجام میشود؟ و اگر اینطور است چطور مهاجم انتحاری توانسته است با وجود بازرسی وارد سالن شود؟

در واقع دو تا بازرسی وجود دارد یکی در اول که بسیار دقیق این کار انجام میشود اما سالن بخش فرهنگی سفارت فرانسه در جوار یک دبیرستان استقلال واقع شده است که خودش هم یک راه دارد به این مجموعه ، و البته حدس هایی زده میشود که این شخص از راه دبیرستان وارد شده یعنی به عبارتی از در اول وارد نشده به همین دلیل حدس زده میشود که بازرسی انجام نشده باشد. چراکه وقتی داخل سالن میشوند دیگر بازرسی به شکل در اول انجام نمی شود به نوعی تمام بازرسی اصلی در در اول انجام میگیرد. به عبارتی مهم دروازه اول است و البته در نهایت هم مشخص نشده است که این شخص از کدام در وارد شده است. به محض اینکه خود را به سالن میرساند در ردیف اول خودش را منفجر می کند. ممکن است توضیح دهید که مواد منفجره را معمولا چگونه جاسازی میکنند؟ تکنیک ها مختلفی هست. معمولا مواد را در تن و لباس زیر خود میبندند. و به همین دلیل وقتی از در اول وارد بشوند در بازرسی های بعدی معمولا با دست کشیدن احساس نمیشود که بمبی وجود دارد یا نه. و البته حدس من این است که اینها از در اول نیامدند و داخل بوده است و به همین دلیل بازرسی نشده است. مهاجم انتحاری افغان نیز کشته شدند؟ بله من خودم در صحنه بودم و قبل از اینکه رسانه های دیگر برسند من ویدئو گرفتم از آن لحظات و می تونم بگم دو دقیقه قبل از انفجار من به سمت صحنه نمایش امده بودم که انفجار اتفاق افتاد چراکه من مشغول عکاسی بودم و تا شروع کردم به ویدئو گرفتن صدای انفجار بلند شد و من هم افتادم و دوربین که روی زمین افتاده بود همچنان در حالت ضبط بود و تا همان لحظه هم مردم احساس میکردند که چیزی نیست و صدای انفجار هم مربوط به تئاتر است. شاید بشه گفت تا آخرین لحظه هم مردم فکر میکردند که این جزو خود نمایش است، چراکه تالار چهار تا در دارد و درها همه‌اش بسته بود و تاریک بود و فقط چند تا نور مربوط به سن فضا را روشن کرده بود به نوعی و تاریکی و چراغ های صحنه باعث شده بود که چیزی زیادی دیده نشود و واضح نباشد. وقتی که چراغ ها روشن شد تازه مردم متوجه خون و پارچه های آغشته به خون شدند شاید حتی روی صورت خود، در واقع تازه آن لحظه همه فهمیدند که یک انفجار واقعی و انتحار ی بوده است. و پسری که این کار را انجام داده بود خودش تکه تکه شده بود.

آیا تصویری از آن صحنه و مهاجم انتحاری در دست دارید؟

من متاسفانه عکس ندارم ولی ویدئو دارم.

این اتفاق در یک فضای کاملا فرهنگی و نه سیاسی افتاده است، به نظر شما دلیل اصلی این‌ کار و انگیزه فرد مهاجم چه چیزی میتواند باشد؟

خوب همین که خارجی ها وجود دارند این حضور برای کسانی که می خواهند این کار را بکنند کافیه. آنها مخالف حضور خارجی ها هستد. کسانی که این کار های انتحاری را انجام می دهند شستشوی مغز ی می شوند و بعد فرد همه لذتهای دنیا براش بی معنی می‌شود و همه فکرش این می‌شود که چطور یک غربی و یک خارجی را از بین ببریم و با اینکار پاداش اخروی بگیریم مثل بهشت و مسائل دیگر. و اینجاست که سوال پیش میاید که این مسئله چرا پیش میاد و آیا فرد انتحاری دلش برای خودش نمیسوزه؟ این مسئله خودش کاملا بحثی جداگانه است و خیلی سخت است که درباره ان بتوان صحبت کرد.

ممنون از اینکه وقتتان را در اختیار من قرار دادید

Previous

Marguerite Duras et la Mer

Next

Esos muertos que nunca lloraremos

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

Check Also